کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

باهم بخندیم وفکر کنیم

روزی مردی باعینک دودی رفت لب دریا گفت به به چه همه نوشابه.................. آن چیست که نه دست داره نه پا ولی همیشه هم حرکت میکنه؟ آن چیست که وقتی آن را برمیداریم یک پا دارد ولی وقتی آن را زمین میگذاریم سه پا دارد؟ ...
7 مرداد 1390

روزه

کله گنجشکی هست روزه های من چونکه من هنوز ٣سال هم ندارم اما هر سحر با مادر وپدر بیدار میشوم کمی هم غذا میخورم بقول یک بنده خدا که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود میگفت نماز که نمی خونم روزه که نمی گیرم اگر سحر بیدار نشم وسحری نخورم پس این چه مسلمونی؟ کله گنجشکی نیست روزه هایم امسال شده ام من بالغ شده ام نه ساله هر سحر با مادر می شوم من بیدار روزه میگیرم من تا بیاید افطار چیده آش وکوکو روی سفره مادر دوستت دارم من مادر ای عطر سحر الهی تا باشه همه با پدرومادراشون سرسفره جمع باشند قبول باشه التماس دعا ...
7 مرداد 1390

نظر

شماکه میاین بازدید خیلی کار سختیه نظر بدین آره..........................................؟ زحمت بکشین یک حرفی  سخنی کلامی نوشته ای اصلا بنویسین ببینم کی هستین نی نی تون کیه چند سالشه اسمش چیه وبلاگتونو معرفی کنین ما هم بیبینیم  باهم آشنا بشیم باشه ....................  اینم دفتر .............. .... ...
3 مرداد 1390

نازکردنت قشنگه

    بابا هشت شهریور تولدته چقدر از حالا ناز کردی  میدونیم سه سالت تموم میشه ومیری توچهارسال  خانم خانما رفته از حالا برای خودش ٣تا شمع روشن کرده  شوخی کردم نفسم تو که از حالا زوده که دست به این چیزا بزنی  ...
3 مرداد 1390

عروسی

تو این یک ماهی که مشهد بودی خیلی با تو خوش گذشت بخصوص روز هایی که مدرسه عمه عسل بودی وخاطرات خوبی بجا ماند وخوشبختانه هنوز هشت روزه که رفتی دزفول باید برای عروسی دایی جون رضا برگردی انشاالله همیشه از اون راه دور برای شادی بیاییدالآن کنار رود دز وانشاالله 4روز دیگه کنار بارگاه آقا امام رضا(ع) وجشن وشادی به به............ ...
2 مرداد 1390

n95

یک جمله زیباودوست داشتنی تو که من مرتب تکرار میکنم اینه که یک روز که رفتیم شهر بازی پارک ملت تو درموقع برگشتن گفتی که مامان پس نونوی(خونه ی) عمه عسل تِجایه (کجایه)حالا خودت بگو نونوی من تِجایه؟       اِ.....................این هاپو کله گنده از تِجا اومده دیگه؟       دالی................... میای بریم قایم موشک نفسم؟..............................   برای این که خیلی تو نظرها پیدات نشه مثل نیمه ی پنهان سیب قایمت کردم عسلم................   تازه برات تقویم هم درست کردم                  ...
2 مرداد 1390